بهاي اشتباه 150 ميليارد دلاري؛ آيا نمي‌توان مذاكره كرد؟

به برترين پايگاه خبري سئو جهان خوش آمديد.

بهاي اشتباه 150 ميليارد دلاري؛ آيا نمي‌توان مذاكره كرد؟

۱۰ بازديد

گاهي مردم اشتباه مي كنند كه به كشور نگاه مي كنند. به اين معنا كه آنها انتظار دارند كشور داراي ويژگي هاي مشابه هر انسان باشد. خصوصياتي مانند صداقت ، اعتبار ، وفاداري و فروتني. در نتيجه ، كشورها وقتي با رفتاري روبرو مي شوند كه اين خصوصيات مطلوب را در جهان انسان نقض مي …

بهاي اشتباه 150 ميليارد دلاري؛ آيا نمي‌توان مذاكره كرد؟ https://online-mag.ir/2021/03/بهاي-اشتباه-150-ميليارد-دلاري؛-آيا-نمي‌ت/ مجله آنلاين Wed, 24 Mar 2021 03:13:54 0000 مجله همگاني https://online-mag.ir/2021/03/بهاي-اشتباه-150-ميليارد-دلاري؛-آيا-نمي‌ت/ گاهي مردم اشتباه مي كنند كه به كشور نگاه مي كنند. به اين معنا كه آنها انتظار دارند كشور داراي ويژگي هاي مشابه هر انسان باشد. خصوصياتي مانند صداقت ، اعتبار ، وفاداري و فروتني. در نتيجه ، كشورها وقتي با رفتاري روبرو مي شوند كه اين خصوصيات مطلوب را در جهان انسان نقض مي …

گاهي مردم اشتباه مي كنند كه به كشور نگاه مي كنند. به اين معنا كه آنها انتظار دارند كشور داراي ويژگي هاي مشابه هر انسان باشد. خصوصياتي مانند صداقت ، اعتبار ، وفاداري و فروتني. در نتيجه ، كشورها وقتي با رفتاري روبرو مي شوند كه اين خصوصيات مطلوب را در جهان انسان نقض مي كند ، مانند دروغ ، تقلب ، خيانت و استكبار بر اساس همان استانداردهاي اخلاقي استوار هستند. براي قضاوت و انتقاد از روابط فردي مفيد است.

يك ملت گروهي از انسان ها است ، اما نمي توان آن را به تك تك انسان ها بازگرداند. براي كشورها ، بي نظمي يا عدم وجود قانون قانون جهاني تضمين شده مهمترين نيروي محركه است و توزيع نامتناسب قدرت توسط شاخصهاي اقتصادي ، نظامي ، سرزميني و جمعيتي عامل اصلي تشكيل ساختار است. من در يك سيستم بسته بين المللي زندگي مي كنم . سلسله مراتبي و بسيار رقابتي است.

در يك سيستم بي نظم بين المللي ، دولتهاي پاسخگو بايد دائماً توزيع سودهاي نسبي را كنترل كنند و مراقب باشند كه رقبا در الگوهاي مختلف از همكاري تا جنگ سود بيشتري نداشته باشند. رفتار ملي در محيط بين الملل اغلب تابعي از منافع و اختيارات آنها است ، نه ارزش هاي اخلاقي آنها ، زيرا آنها نمي توانند مطمئن باشند كه روزي از منافع خود عليه آنها استفاده نمي كنند. بنابراين ، كشورها هميشه آمادگي دارند وقتي جنگ به ضرر خودشان و به نفع رقبا است ، به پايان برسانند و وقتي سود بيشتري نسبت به رقبا مي برند جنگ را شروع كنند. هرگاه مزاياي همكاري و همچنين مزاياي عدم همكاري با گذشت زمان به معايبي تبديل شود ، ما آماده فسخ همكاري ، توافق نامه احمقانه يا حذف آن براي مدت نامحدود هستيم.

بنابراين ، قدرت بيشتر گزينه هاي بيشتري دارد ، زيرا بعيد است به خاطر همان قدرت برتر توبيخ شود يا مجازات شود. علت كلاهبرداري يا اصطلاحاً نقض قرارداد دقيقاً دليل شروع همكاري و تلاش براي رسيدن به توافق است. به عبارت ديگر ، كسب مزيت نسبي.

از كشورها انتظار مي رود كه اين قوانين را در روند نهادينه شدن در سيستم بين المللي ياد بگيرند يا حداقل اين كار را انجام دهند. كشورهايي كه قوانين بازي را نقض مي كنند دير يا زود بهاي اشتباهات خود را پرداخت مي كنند. كساني كه وقتي مي خواهند به توافق برسند از اين كار امتناع مي ورزند يا در صورت لزوم به قرارداد خود وفادار مي مانند. حفظ قراردادهاي روابط يك فضيلت است ، اما در زندگي بين المللي مي تواند يك اشتباه مضر باشد. از طرف ديگر ، شكستن قراردادهاي روابط عملي ناخوشايند است ، اما در زندگي بين المللي مي تواند اقدامي عاقلانه باشد.

كشورهاي با سابقه در سيستم بين الملل هرگز سعي نمي كنند براي رسيدن به توافق به ديگران اعتماد كنند. اعتماد در زمينه همكاري اصطلاحي بي ربط است. آنها خود را براي نقض توافق آماده مي كنند ، حتي اگر بخواهند آن را امضا كنند. تنها راه تقويت و ماندگاري بيشتر توافق ، تقسيم منافع توافقنامه به روشي است كه طرفين براي مدت زمان طولاني تري راضي باشند. زمان. تأثير تغييرات بين المللي و اقتصادي و سياست داخلي را كاهش مي دهد.

اما در عين حال ، اگر قرارداد با نقض قرارداد يا طرفين خارج شده از قرارداد به خطر بيفتد. وقتي ايالات متحده ترامپ شروع به وضع تعرفه بر برخي از كالاهاي وارداتي چين بر خلاف قوانين WTO مي كند ، آنها آماده مي شوند مذاكرات جديدي را براي تعادل بخشيدن به سود و دستيابي به سود جديد آغاز كنند. قرارداد تجاري

روسيه همچنين اعلام كرد پس از خروج ايالات متحده از INF آماده توافق جديدي در زمينه مديريت موشك هاي ميان برد است. پس از اعتراض دولت آمريكا ، اعضاي NAFTA براي برقراري تعادل در تقسيم سود مجدداً در مورد شرايط جديد مذاكره كردند.

در همه اين موارد ، دليل اين نقض عدم رضايت از توزيع مزاياي توافق نامه بود كه به ضرر ايالات متحده بود. ايالات متحده به دلايل مشابه اين پيمان را در توافق هسته اي خود با ايران نقض كرد ، اما توازن جديدي در توسعه منافع چين و روسيه و منافع جديد نفتا پيدا نكرد.

اين هيچ ارتباطي با اين استدلال ندارد كه ايالات متحده به دليل نقض پيمان نامه ، كه با اصل سياست بين الملل آشنايي ندارد ، غير قابل اعتماد و قابل مذاكره نيست. از ميان كشورهاي فوق ، اين تنها كشور است كه نشان داده است كه ما هنوز از قوانين زندگي سيستم بين المللي اطلاع نداريم.

هزينه اين اشتباه تاكنون بيش از 150 ميليارد دلار خسارت بوده است و بعيد است جبران شود.

310310

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.